امسال حداقل دو بار درخواست رهبری مبنی بر تسریع در راهاندازی شبکه ملی اطلاعات مطرح شد: نخست در اردیبهشت ماه 95 و سپس در هفته دولت.
این در حالی است که بیش از شش سال از درج اصطلاح «شبکه ملی اطلاعات» در برنامه پنجم توسعه میگذرد. سرآخر روز هفتم شهریور با اعلام یک فرمول داهیانه، «فاز اول» شبکه ملی اطلاعات متحقق شد و همه از بنبست «چه کنیمِ» آن، رهایی یافتند. من در این یادداشت میخواهم بگویم، واقعیت راهاندازی فاز اول شبکه ملی اطلاعات را چگونه میتوان درک کرد و تکمیل فاز دوم تا دهه فجر امسال و فاز سوم تا روز جهانی مخابرات و جامعه اطلاعات یعنی 17 ادیبهشت 1396 را چه طور میتوان پذیرفت.
فرمولی داهیانه برای درک عملی شبکه ملی اطلاعات
بر اساس این فرمول داهیانه، *اگر فاز اول شبکه ملی اطلاعات را مجموعهای از هرچه در عرصه فاوا داریم بدانیم، و فاز دوم و سوم آن را منظومهای از هرآنچه تا بهمن امسال و اردیبهشت سال آینده در عرصه فاوا احراز خواهیم کرد بشماریم، کل پروژه شبکه ملی اطلاعات با اندکی تلاش برای مجموعهسازی سامانمند، ختم به خیر میشود.*
اما مجموعه و منظومه داراییهای ما در عرصه فاوا چیست؟ به عقیده من، مجموعه و منظومه داراییهای ما در عرصه فاوا، تمام نتایج کوششهای تاکنونی و آتیِ بخش خصوصی و بخش عمومی دولتی و غیردولتی برای شبکهسازی خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در ایران، به علاوه الکترونیک مصرفی و پایانههای ارتباطی در دست کاربران است.
به عبارت دیگر: تعبیر جدید از شبکه ملی اطلاعات، دربرگیرنده دو مولفه است:
* مولفه نخست، شاملِ
- شبکههای خدمات ثابت و همراه اپراتورهای خصوصی و عمومی، اعم از واقعی و مجازی
- شبکه خدمات دادهرسانی، اعم از اینترنتی و غیر اینترنتی،
- شبکههای سیم مسی، فیبری، رادیویی زمینی و رادیویی ماهوارهای،
- شبکههای هستهای، حاشیهای بین شهری، شبکههای درون-شهری و دسترسی
- شبکههای IDC، IXP، CDN
- به علاوه شبکههای کوچک و متوسط ASو ISPها؛
* و مولفه دوم، شامل پایانههای ارتباطی و الکترونیک مصرفی کاربران شبکه ملی اطلاعات مثل گوشیهای هوشمند و تبلتها.
بررسی تحلیلی فرمول جدید شبکه ملی اطلاعات
اگر بیاییم اصطلاح «شبکه ملی اطلاعات» را به اجزایش تجزیه کنیم، سه مقوله "شبکه"، "ملی بودن" و "اطلاعات" حاصل میشود. حال میتوان پرسید: با توجه به تعبیر جدید از شبکه ملی اطلاعات، معنی و منظور اصلی از هر یک از مولفههای مذکور چیست؟
1- منظور از "شبکه" در «شبکه ملی اطلاعات»
اگرچه واژه "شبکه" در عبارت «شبکه ملی اطلاعات» مفرد است، از این پس شما باید آن را مجموع انواع شبکههای عمومیِ در گذشته ساخته شده و در حال حاضر قابل بهرهبرداری به علاوه شبکههایی که در آینده ساخته خواهند شد، بفهمید، آنهم اعم از شبکههای نوری، مسی و رادیویی؛ شبکه زمینی و ماهوارهای؛ شبکه مخابرات یا شبکه ارتباطات دادهای؛ شبکه صوتی و شبکههای ویدیویی مثل Video on Demand Networkیا IPTV Network.
2- منظور از صفت "ملی" در «شبکه ملی اطلاعات»
صفت "ملی" را در «هویت ملی»، «پرچم ملی» و «زبان ملی» همه میفهمیم. در این کاربردها، ملی یعنی مال همه مردم، ملت و دولت ایران. ولی در شبکه ملی اطلاعات، صفت "ملی" دیگر به معنای شبکهای در مالکیت عموم مردم ایران نیست؛ زیرا آن طور که در مراسم افتتاحیه عنوان شد: شبکه ملی اطلاعات، جامع بسیاری از شبکههای ارتباطی، از آنجمله شبکههای موبایل و ثابت و دیتای ساخته و پرداخته شده در بخش خصوصی و عمومی کشور است. *پس، قسمتهای مهمی از زیرساختها و روساختهای شبکه ملی اطلاعات، در مالکیت بخش خصوصی داخلی و قسمتهایی هم، از آنِ بخش خصوصی خارجی است، در حالی که قسمتی از آن نیز در مالکیت دولت است و هر نهاد، هر شرکت و هر فرد کاربری که در زیرساختها و روساختهای شبکه ملی اطلاعات، مالکیتی ندارد، در صورت داشتن وُسع مالی و پرداخت تعرفههای مربوط میتواند از آنها استفاده کند و اگر وُسع مالیاش اجازه نداد، نمیتواند از ارتباطات و خدمات شبکه ملی اطلاعات استفاده کند! *
پس "ملی" اینبار معنی دیگری دارد: سراسری! و به عبارت دیگر: همه شبکههای عمومی موجود در داخل مرزها و در سرتاسر جغرافیای کشور، موجودی شبکه ملی اطلاعات ایران هستند. البته شرط وُسع مالی داشتن برای برخورداری از خدمات شبکه ملی اطلاعات را میشد، با اجرای طرح USOیا التزام و تعهد دولت به رعایت عدالت ارتباطی و برابری برخورداری از رسانه، برداشت. اما USOطرحی است که تاحدود زیادی فراموشش کردهایم، زیرا کمبود و نبود آن به ذهن برگزارکنندگان افتتاحیه اگر خطور کرده بود، مطرحش میکرد اما کسی مطرحش نکرد و طرحی چنین مهم مسکوت ماند.
*کوتاه سخن: صفت ملی، در شبکه ملی اطلاعات، فعلا دارای معنایی صرفا جغرافیایی است، نه اجتماعی! *
3- منظور از "اطلاعات" در «شبکه ملی اطلاعات»
واژه بسیار انتزاعی "اطلاعات" را اهل فن در کاربرد «بانک اطلاعات» میفهمند، اما اگر فکر کنید درک «جامعه اطلاعات» یا «فناوری اطلاعات» ساده است، اشتباه میکنید.
مقوله "اطلاعات" برای نخستین بار در دوران جنگ جهانی دوم و پس از آن، توسط "نوربرت وینر" و "شانون" وارد واژگان علم و فناوری شد. منظور ایشان از اطلاعات، مقولهای فیزیکی/ترمودینامیکی به نام "نگانتروپی" (آنتروپی منفی) به معنای عنصری اِنتظامبخش برای رسیدن به اِشراق و اِشراف بود. اکنون، اما "اطلاعات" در "شبکه ملی اطلاعات"، به مفهومی باز تبدیل شده است و همه نوع داده ارسالی و دریافتی در شبکههای اینترنت، اینترانت، اکسترانت، اوترنت و شبکههای "با" یا "بی" پروتکل اینترنت را در بر میگیرد، چه به انتظام و اشراف ما کمک کند یا نکند. *پس وجود واژه "اطلاعات" در «شبکه ملی اطلاعات» تعیینکننده یک نوع معین از شبکه و ممیزِ نوع خاصی از کاربرد شبکه ملی نیست. شاید به همین دلیل است که در تعبیر جدید، شبکه ملی اطلاعات، شبکهای باز است، جامع داراییهای ملی ما در عرصه فاوا.*
شما، شبکه ملی اطلاعات هستید؟
در مراسم افتتاح فاز نخست شبکه ملی اطلاعات، در روز هفتم شهریور 1395 شعار «شما، شبکه ملی اطلاعات هستید!» به چشم میخورد که عبارتی پرخطا است. اما اگر در آن جمله، به جای "هستید"، "است" بگذاریم خطای عبارت مذکور رفع میشود: یعنی اگر "شما" را با تلفظ "شَما" بیان کنیم، شَما مخفف و مختصر شده "شبکه ملی اطلاعات" است!
*البته اگر واضعان شعار «شما، شبکه ملی اطلاعات هستید!»، تعبیر نو و فرمول جدید شبکه ملی اطلاعات درک کرده بودند، بهجای آن شعار مینوشتند: «شما، در شبکه ملی اطلاعات هستید!» یا «شما، جزیی از شبکه ملی اطلاعات هستید!»*
سیمرغ اولیه شبکه ملی اطلاعات و "سیمرغ" کنونی شبکههای ارتباطات در کشور
در حین برگزاری مراسم افتتاحیه، بیاختیار به تفاوت "سیمرغ" شاهنامه و "سیمرغ" عطار میاندیشیدم. میدانید که یکی از نمادهای پیچیده اساطیری ما سیمرغ است که چند هزار سال پیش از این، خلق شده و اگر بخواهیم نقش آن را با مخلوقات فناوری روز مقایسه کنیم چیزی برتر از آدمآهنیهای دیروز یا روباتهای امروز بودند و هستند. اما عارفان ما حدود هشت قرن پیش، شرح سفر مرغان به درگاه سیمرغ را تدوین کردند تا توفیق "سیمرغ" از میان تمام مرغان مسافر را در پیشگاه "سیمرغ" به جلوهگاه قدرتِ همافزایِ وحدت تبدیل کنند. پس همینطور که در سخنان و ارایههای سخنرانان فنی و سیاسی این مراسم بیشتر دقت میکردم، بیشتر به یاد این شعر مولانا میافتادم که اشاره به "مقاماتالطیور"، اثر عطار نیشابوری دارد:
آفتاب قربت از پیشان بتافت، جمله را از پرتو آن جان بتافت؛
هم ز عکس روی سیمرغ جهان، چهره سیمرغ دیدند از جهان؛
چون نگه کردند آن سیمرغ زود، بیشک این سیمرغ آن سیمرغ بود
در تحیر جمله سرگردان شدند، باز از نوعی دگر حیران شدند؛
خویش را دیدند سیمرغ تمام، بود خود سیمرغ سیمرغ مدام؛
بود این یک آن و آن یک بود این، در همه عالم کسی نشنود این!
*آری، شش- هفت سال پیش برای تدوینکنندگان ماده 46 برنامه پنجم توسعه، شبکه ملی اطلاعات، همچون سیمرغ، موجودی واحد بود؛ اما دو-سه سال است که در فرایند تحقق آن "سیمرغ"، به دلیل مواجهه با مشکلات عملی و برخورد با بنبست، فرمول "سیمرغ" ارایه شد*: جامع حداقل، سی- چهل شبکه مختلف (به قول من "چهلتکه") که بازآرایی شده و به وحدت مفهومی رسیده و لذا در برگیرنده هرآنچه دیروز داشتیم و امروز داریم و فردا خواهیم داشت، است.
*بدون شک، به این نبوغ در رفع بنبست یازده ساله "اینترنت ملی" باید آفرین گفت.*
منبع : عصر ارتباط
نويسنده : عباس پور خصاليان
|